لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

učiti
Ona uči svoje dijete plivati.
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش میدهد.

suzdržavati se
Ne mogu potrošiti previše novca; moram se suzdržavati.
خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.

hvaliti se
Voli se hvaliti svojim novcem.
نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.

postati prijatelji
Dvoje su postali prijatelji.
دوست شدن
این دو دوست شدهاند.

potvrditi
Mogla je potvrditi dobre vijesti svom mužu.
تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.

zaručiti se
Tajno su se zaručili!
نامزد شدن
آنها به طور مخفی نامزد شدهاند!

razumjeti
Ne mogu te razumjeti!
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!

prihvatiti
Ovdje se prihvaćaju kreditne kartice.
قبول کردن
اینجا کارتهای اعتباری قبول میشوند.

donijeti
Dostavljač donosi hranu.
تحویل دادن
فرد تحویل کننده غذا را میآورد.

uzbuđivati
Pejzaž ga je uzbuđivao.
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.

otkazati
Ugovor je otkazan.
لغو شدن
قرارداد لغو شده است.
