لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

protest
People protest against injustice.
اعتراض کردن
مردم به بیعدالتی اعتراض میکنند.

hug
He hugs his old father.
آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش میگیرد.

lift up
The mother lifts up her baby.
بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند میکند.

protect
The mother protects her child.
محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت میکند.

feel
She feels the baby in her belly.
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.

move away
Our neighbors are moving away.
جابجا شدن
همسایههای ما دارند جابجا میشوند.

offer
She offered to water the flowers.
پیشنهاد دادن
او پیشنهاد داد گلها را آب بدهد.

discuss
The colleagues discuss the problem.
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران میکنند.

carry away
The garbage truck carries away our garbage.
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور میاندازد.

pull out
How is he going to pull out that big fish?
بیرون کشیدن
چگونه میخواهد این ماهی بزرگ را بیرون بکشد؟

surprise
She surprised her parents with a gift.
متعجب کردن
او والدین خود را با یک هدیه متعجب کرد.
