لغت

یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

cms/verbs-webp/123844560.webp
protect
A helmet is supposed to protect against accidents.
محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادف‌ها محافظت کند.
cms/verbs-webp/120259827.webp
criticize
The boss criticizes the employee.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.
cms/verbs-webp/113144542.webp
notice
She notices someone outside.
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/99951744.webp
suspect
He suspects that it’s his girlfriend.
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.
cms/verbs-webp/68761504.webp
check
The dentist checks the patient’s dentition.
بررسی کردن
دندانپزشک دندان‌های بیمار را بررسی می‌کند.
cms/verbs-webp/55372178.webp
make progress
Snails only make slow progress.
پیشرفت کردن
حلزون‌ها فقط به آهستگی پیشرفت می‌کنند.
cms/verbs-webp/119417660.webp
believe
Many people believe in God.
باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.
cms/verbs-webp/90539620.webp
pass
Time sometimes passes slowly.
گذشتن
گاهی وقت‌ها زمان به آرامی می‌گذرد.
cms/verbs-webp/119895004.webp
write
He is writing a letter.
نوشتن
او یک نامه می‌نویسد.
cms/verbs-webp/122605633.webp
move away
Our neighbors are moving away.
جابجا شدن
همسایه‌های ما دارند جابجا می‌شوند.
cms/verbs-webp/74916079.webp
arrive
He arrived just in time.
رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.
cms/verbs-webp/123953850.webp
save
The doctors were able to save his life.
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.