لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

return
The boomerang returned.
برگشتن
بومرانگ برگشت.

exit
Please exit at the next off-ramp.
خروج کردن
لطفاً در خروجی بعدی خارج شوید.

explore
The astronauts want to explore outer space.
کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

paint
He is painting the wall white.
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی میکند.

explain
Grandpa explains the world to his grandson.
توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

lie
He often lies when he wants to sell something.
دروغ گفتن
وقتی میخواهد چیزی بفروشد، اغلب دروغ میگوید.

suspect
He suspects that it’s his girlfriend.
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.

talk to
Someone should talk to him; he’s so lonely.
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.

speak
One should not speak too loudly in the cinema.
صحبت کردن
کسی نباید در سینما خیلی بلند صحبت کند.

correct
The teacher corrects the students’ essays.
اصلاح کردن
معلم مقالات دانشآموزان را اصلاح میکند.

deliver
He delivers pizzas to homes.
تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.
