لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

divide
They divide the housework among themselves.
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم میکنند.

persuade
She often has to persuade her daughter to eat.
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

contain
Fish, cheese, and milk contain a lot of protein.
دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.

experience
You can experience many adventures through fairy tale books.
تجربه کردن
شما میتوانید از طریق کتابهای داستان های جادویی ماجراهای زیادی را تجربه کنید.

comment
He comments on politics every day.
نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر میدهد.

cover
She covers her face.
پوشاندن
او صورت خود را میپوشاند.

change
The car mechanic is changing the tires.
تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر میدهد.

correct
The teacher corrects the students’ essays.
اصلاح کردن
معلم مقالات دانشآموزان را اصلاح میکند.

drive
The cowboys drive the cattle with horses.
راندن
گلهداران با اسبها گاوها را میرانند.

drink
She drinks tea.
نوشیدن
او چای مینوشد.

forgive
She can never forgive him for that!
بخشیدن
او هرگز نمیتواند به او برای این کار ببخشد!
