لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

soulever
La mère soulève son bébé.
بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند میکند.

connecter
Ce pont connecte deux quartiers.
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل میکند.

redoubler
L’étudiant a redoublé une année.
سال تکراری گرفتن
دانشآموز یک سال تکراری گرفته است.

montrer
Je peux montrer un visa dans mon passeport.
نشان دادن
من میتوانم یک ویزا در گذرنامهام نشان دهم.

vérifier
Il vérifie qui y habite.
بررسی کردن
او بررسی میکند که چه کسی در آنجا زندگی میکند.

envoyer
Cette entreprise envoie des marchandises dans le monde entier.
فرستادن
این شرکت کالاها را به سراسر جهان میفرستد.

causer
Trop de gens causent rapidement le chaos.
باعث شدن
آدمهای زیادی به سرعت باعث آشفتگی میشوند.

introduire
On ne devrait pas introduire d’huile dans le sol.
وارد کردن
نباید روغن را در زمین وارد کرد.

combattre
Les pompiers combattent le feu depuis les airs.
مبارزه کردن
اداره آتشنشانی آتش را از هوا مبارزه میکند.

comprendre
Je ne peux pas te comprendre !
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!

donner un coup de pied
Attention, le cheval peut donner un coup de pied!
لگد زدن
مراقب باشید، اسب میتواند لگد بزند!
