لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

écouter
Il l’écoute.
گوش دادن
او به او گوش میدهد.

mélanger
Le peintre mélange les couleurs.
مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.

emménager
De nouveaux voisins emménagent à l’étage.
ورود کردن
همسایههای جدید در طبقه بالا ورود میکنند.

utiliser
Elle utilise des produits cosmétiques tous les jours.
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده میکند.

quitter
Il a quitté son travail.
ترک کردن
او شغل خود را ترک کرد.

récolter
Nous avons récolté beaucoup de vin.
برداشت کردن
ما مقدار زیادی میوه مرکبات برداشت کردیم.

arrêter
La policière arrête la voiture.
توقف کردن
پلیسزن ماشین را متوقف میکند.

laisser
Aujourd’hui, beaucoup doivent laisser leurs voitures garées.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.

trier
J’ai encore beaucoup de papiers à trier.
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذهای زیادی را مرتب کنم.

contourner
Vous devez contourner cet arbre.
دور زدن
شما باید از این درخت دور بزنید.

livrer
Il livre des pizzas à domicile.
تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.
