لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

ostaviti otvoreno
Tko ostavi prozore otvorenima poziva provalnike!
باز گذاشتن
هر کسی پنجرهها را باز میگذارد، دعوت به سارقان میکند!

zvati
Ona može zvati samo tokom pauze za ručak.
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.

posjetiti
Stara prijateljica je posjeti.
دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.

izvršiti
On izvršava popravku.
انجام دادن
او تعمیرات را انجام میدهد.

raditi
Motocikl je pokvaren; više ne radi.
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

kritikovati
Šef kritikuje zaposlenika.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.

prijaviti
Ona prijavljuje skandal svom prijatelju.
گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.

iscijediti
Ona iscjedi limun.
فشار دادن
او لیمو را فشار میدهد.

odabrati
Teško je odabrati pravog.
انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

dolaziti
Sreća ti dolazi.
نزدیک شدن
شانس به سویت میآید.

plakati
Dijete plače u kadi.
گریه کردن
کودک در وان حمام گریه میکند.
