لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

ostaviti stajati
Danas mnogi moraju ostaviti svoje automobile da stoje.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.

izgubiti se
Moj ključ se izgubio danas!
گم شدن
کلید من امروز گم شده!

završiti
Ruta završava ovdje.
پایان یافتن
مسیر اینجا پایان مییابد.

uvjeriti
Često mora uvjeriti svoju kćerku da jede.
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

snaći se
Dobro se snalazim u labirintu.
راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.

dostaviti
On dostavlja pizze kućama.
تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.

spavati
Beba spava.
خوابیدن
نوزاد خوابیده است.

ograničiti
Ograde ograničavaju našu slobodu.
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود میکنند.

odstraniti
Ove stare gumene gume moraju se posebno odstraniti.
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.

složiti se
Susjedi se nisu mogli složiti oko boje.
توافق کردن
همسایهها نتوانستند در مورد رنگ توافق کنند.

voljeti
Stvarno voli svog konja.
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.
