لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

hraniti
Djeca hrane konja.
غذا دادن
بچهها به اسب غذا میدهند.

postaviti
Datum se postavlja.
تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.

iskočiti
Riba iskače iz vode.
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون میپرد.

otpustiti
Moj šef me otpustio.
اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.

imati pravo
Starije osobe imaju pravo na penziju.
واجد شرایط بودن
افراد مسن واجد شرایط برای دریافت بازنشستگی هستند.

uspjeti
Ovaj put nije uspjelo.
موفق شدن
اینبار موفق نشد.

otvoriti
Dijete otvara svoj poklon.
باز کردن
کودک هدیهاش را باز میکند.

raditi
Motocikl je pokvaren; više ne radi.
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

izbjeći
Moraju izbjegavati orašaste plodove.
جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.

procijeniti
On procjenjuje učinak firme.
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی میکند.

povući
On povlači sanku.
کشیدن
او سورتمه را میکشد.
