لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

vikati
Ako želiš biti čuo, moraš glasno vikati svoju poruku.
فریاد زدن
اگر میخواهید شنیده شوید، باید پیام خود را به طور بلند فریاد بزنید.

slušati
On je sluša.
گوش دادن
او به او گوش میدهد.

boriti se
Vatrogasci se bore protiv vatre iz zraka.
مبارزه کردن
اداره آتشنشانی آتش را از هوا مبارزه میکند.

zapisati
Morate zapisati lozinku!
یادداشت کردن
شما باید رمز عبور را یادداشت کنید!

bankrotirati
Poslovanje će vjerojatno uskoro bankrotirati.
ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست میشود.

slušati
Rado sluša trbuh svoje trudne supruge.
گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حاملهاش گوش دهد.

koristiti
Čak i mala djeca koriste tablete.
استفاده کردن
حتی کودکان کوچک هم از تبلت استفاده میکنند.

izgubiti
Čekaj, izgubio si novčanik!
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کردهای!

uraditi
To si trebao uraditi prije sat vremena!
انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!

lagati
Ponekad u nuždi morate lagati.
دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.

pušiti
On puši lulu.
سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار میکشد.
