لغت
یادگیری افعال – مجاری

felhív
A tanár felhívja a diákot.
فراخواندن
معلم دانشآموز را فرا میخواند.

bízik
Mindannyian bízunk egymásban.
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.

megöl
Vigyázz, azzal a balta-val megölhetsz valakit!
کشتن
مراقب باشید، با این تبر میتوانید کسی را بکشید!

sétál
Szeret az erdőben sétálni.
قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.

arat
Sok bort arattunk.
برداشت کردن
ما مقدار زیادی میوه مرکبات برداشت کردیم.

fest
Lefestette a kezeit.
نقاشی کردن
او دستهای خود را نقاشی کرده است.

mosogat
Nem szeretek mosogatni.
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرفها را بشویم.

havazik
Ma sokat havazott.
باریدن
امروز بسیار برف باریده است.

ég
Egy tűz ég a kandallóban.
سوزاندن
یک آتش در شومینه میسوزد.

tájékozódik
Jól tájékozódok egy labirintusban.
راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.

létrehoz
Vicces fotót akartak létrehozni.
ساختن
آنها میخواستند یک عکس خندهدار بسازند.
