لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)
viver
Eles vivem em um apartamento compartilhado.
زندگی کردن
آنها در یک آپارتمان مشترک زندگی میکنند.
limpar
Ela limpa a cozinha.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.
devolver
A professora devolve as redações aos alunos.
برگشتن
معلم مقالات را به دانشآموزان برمیگرداند.
ganhar
Nossa equipe ganhou!
بردن
تیم ما برد!
morrer
Muitas pessoas morrem em filmes.
مردن
بسیاری از مردم در فیلمها میمیرند.
ouvir
As crianças gostam de ouvir suas histórias.
گوش دادن
کودکان دوست دارند به داستانهای او گوش دهند.
sentir
Ela sente o bebê em sua barriga.
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.
vender
Os comerciantes estão vendendo muitos produtos.
فروختن
تاجران بسیار کالا میفروشند.
fugir
Todos fugiram do fogo.
فرار کردن
همه از آتش فرار کردند.
chamar
A professora chama o aluno.
فراخواندن
معلم دانشآموز را فرا میخواند.
cortar
O tecido está sendo cortado no tamanho certo.
برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده میشود.