لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

gostar
A criança gosta do novo brinquedo.
دوست داشتن
کودک اسباببازی جدید را دوست دارد.

tornar-se amigos
Os dois se tornaram amigos.
دوست شدن
این دو دوست شدهاند.

achar difícil
Ambos acham difícil dizer adeus.
سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

encantar
O gol encanta os fãs alemães de futebol.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.

começar
Os caminhantes começaram cedo pela manhã.
شروع کردن
کوهنوردان در اوایل صبح شروع کردند.

espalhar
Ele espalha seus braços amplamente.
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

fornecer
Cadeiras de praia são fornecidas para os veranistas.
فراهم کردن
صندلیهای ساحلی برای تعطیلاتگردان فراهم شده است.

andar
As crianças gostam de andar de bicicleta ou patinetes.
سوار شدن
بچهها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.

cancelar
O voo está cancelado.
لغو شدن
پرواز لغو شده است.

dar
Devo dar meu dinheiro a um mendigo?
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟

trabalhar para
Ele trabalhou duro para conseguir boas notas.
کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.
