لغت
یادگیری افعال – اسلواکی

cestovať
Rád cestuje a videl mnoho krajín.
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.

nachádzať sa
V škrupine sa nachádza perla.
قرار گرفتن
یک مروارید در داخل صدف قرار دارد.

hovoriť s
S ním by mal niekto hovoriť; je taký osamelý.
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.

priniesť
On prináša balík hore schodmi.
بالا آوردن
او بسته را به طرف پلهها میبرد.

zapísať
Musíš si zapísať heslo!
یادداشت کردن
شما باید رمز عبور را یادداشت کنید!

priniesť
Kurier prináša balík.
آوردن
پیک یک بسته میآورد.

vyjsť
Čo vyjde z vajíčka?
بیرون آمدن
چه چیزی از تخم بیرون میآید؟

zaobísť sa
Musí sa zaobísť s málo peniazmi.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.

tlačiť
Auto zastavilo a muselo byť tlačené.
هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.

zvládať
Problémy treba zvládať.
مدیریت کردن
باید با مشکلات مدیریت کرد.

napodobniť
Dieťa napodobňuje lietadlo.
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید میکند.
