لغت
یادگیری افعال – آلمانی
schiefgehen
Heute geht auch alles schief!
اشتباه شدن
امروز همه چیز اشتباه میشود!
durchbrennen
Manche Kinder brennen von zu Hause durch.
فرار کردن
بعضی بچهها از خانه فرار میکنند.
wegziehen
Unsere Nachbarn ziehen weg.
جابجا شدن
همسایههای ما دارند جابجا میشوند.
stärken
Gymnastik stärkt die Muskulatur.
تقویت کردن
ورزش از نوع ژیمناستیک ماهیچهها را تقویت میکند.
mixen
Sie mixt einen Fruchtsaft.
مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط میکند.
vorfinden
Er hat seine Tür geöffnet vorgefunden.
پیدا کردن
او در خود را باز پیدا کرد.
vermischen
Der Maler vermischt die Farben.
مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.
erneuern
Der Maler will die Wandfarbe erneuern.
تجدید کردن
نقاش میخواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
betreten
Er betritt das Hotelzimmer.
وارد شدن
او اتاق هتل را وارد میشود.
pflücken
Sie hat einen Apfel gepflückt.
چیدن
او یک سیب چید.
bewerten
Er bewertet die Leistung des Unternehmens.
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی میکند.