لغت
یادگیری افعال – ایتالیایی
sposarsi
La coppia si è appena sposata.
ازدواج کردن
این زوج تازه ازدواج کردهاند.
smontare
Nostro figlio smonta tutto!
باز کردن
پسرمان همه چیزها را باز میکند!
dipendere
È cieco e dipende dall’aiuto esterno.
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.
discutere
I colleghi discutono il problema.
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران میکنند.
venire
Sono contento che tu sia venuto!
آمدن
خوشحالم که آمدی!
capire
Non si può capire tutto sui computer.
فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
continuare
La carovana continua il suo viaggio.
ادامه دادن
کاروان سفر خود را ادامه میدهد.
saltare su
La mucca è saltata su un’altra.
پریدن روی
گاو به روی دیگری پریده است.
ascoltare
Lei ascolta e sente un rumore.
گوش دادن
او گوش میدهد و یک صدا میشنود.
accadere
Nelle sogni accadono cose strane.
اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق میافتد.
accompagnare
Il cane li accompagna.
همراهی کردن
سگ با آنها همراهی میکند.