لغت
یادگیری افعال – ایتالیایی

decollare
L’aereo è appena decollato.
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.

venire
La fortuna sta venendo da te.
نزدیک شدن
شانس به سویت میآید.

inseguire
Il cowboy insegue i cavalli.
تعقیب کردن
کابوی اسبها را تعقیب میکند.

permettere
Il padre non gli ha permesso di usare il suo computer.
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

aiutare a alzarsi
L’ha aiutato a alzarsi.
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

limitare
Durante una dieta, bisogna limitare l’assunzione di cibo.
محدود کردن
در یک رژیم غذایی، باید میزان غذای خود را محدود کنید.

sprecare
L’energia non dovrebbe essere sprecata.
هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.

finire
Nostra figlia ha appena finito l’università.
تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.

fermare
La donna ferma un’auto.
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف میکند.

appartenere
Mia moglie mi appartiene.
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.

fare
Avresti dovuto farlo un’ora fa!
انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!
