لغت
یادگیری افعال – ایتالیایی

infettarsi
Lei si è infettata con un virus.
عفونت زدن
او به یک ویروس عفونت زده شد.

accompagnare
La mia ragazza ama accompagnarmi mentre faccio shopping.
همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.

inviare
Sta inviando una lettera.
فرستادن
او یک نامه میفرستد.

coprire
Ha coperto il pane con il formaggio.
پوشاندن
او نان را با پنیر پوشانده است.

dimostrare
Vuole dimostrare una formula matematica.
اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.

deliziare
Il gol delizia i tifosi di calcio tedeschi.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.

finire
Ho finito la mela.
خوردن
من سیب را خوردهام.

fumare
Lui fuma una pipa.
سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار میکشد.

diventare
Sono diventati una buona squadra.
شدن
آنها تیم خوبی شدهاند.

superare
Gli atleti superano la cascata.
غلبه کردن
ورزشکاران بر آبشار غلبه کردند.

fermare
La donna ferma un’auto.
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف میکند.
