لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

accoucher
Elle a accouché d’un enfant en bonne santé.
زایمان کردن
او به یک کودک سالم زایید.

apparaître
Un gros poisson est soudainement apparu dans l’eau.
ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.

couvrir
Les nénuphars couvrent l’eau.
پوشاندن
لیلیهای آبی آب را میپوشانند.

reculer
Bientôt, nous devrons reculer l’horloge.
به عقب برگرداندن
به زودی باید دوباره ساعت را به عقب برگردانیم.

se saouler
Il se saoule presque tous les soirs.
مست شدن
او تقریباً هر شب مست میشود.

répéter
Mon perroquet peut répéter mon nom.
تکرار کردن
طوطی من میتواند نام من را تکرار کند.

donner un coup de pied
En arts martiaux, vous devez savoir bien donner des coups de pied.
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.

oser
Je n’ose pas sauter dans l’eau.
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.

arriver à
Est-ce que quelque chose lui est arrivé dans l’accident du travail?
اتفاق افتادن
آیا در تصادف کاری به او افتاده است؟

consumer
Le feu va consumer beaucoup de la forêt.
سوزاندن
آتش بخش زیادی از جنگل را خواهد سوزاند.

fixer
La date est fixée.
تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.
