لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

exclure
Le groupe l’exclut.
محو کردن
گروه او را محو میکند.

descendre
L’avion descend au-dessus de l’océan.
پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین میآید.

surveiller
Tout est surveillé ici par des caméras.
نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربینها نظارت میشود.

faire faillite
L’entreprise fera probablement faillite bientôt.
ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست میشود.

nettoyer
Elle nettoie la cuisine.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.

brûler
Un feu brûle dans la cheminée.
سوزاندن
یک آتش در شومینه میسوزد.

vérifier
Il vérifie qui y habite.
بررسی کردن
او بررسی میکند که چه کسی در آنجا زندگی میکند.

regarder
Elle regarde à travers un trou.
نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه میکند.

travailler sur
Il doit travailler sur tous ces dossiers.
کار کردن روی
او باید روی تمام این پروندهها کار کند.

construire
Les enfants construisent une haute tour.
ساختن
بچهها یک برج بلند میسازند.

offrir
Elle a offert d’arroser les fleurs.
پیشنهاد دادن
او پیشنهاد داد گلها را آب بدهد.
