لغت
یادگیری افعال – افریکانس

wakker word
Hy het pas wakker geword.
بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.

eis
My kleinkind eis baie van my.
خواستن
نوعه من از من زیاد میخواهد.

trek in
Nuwe bure trek bo in.
ورود کردن
همسایههای جدید در طبقه بالا ورود میکنند.

hou
Jy kan die geld hou.
نگه داشتن
شما میتوانید پول را نگه دارید.

verander
Die motorwerktuigkundige verander die bande.
تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر میدهد.

ry rond
Die motors ry rond in ’n sirkel.
چرخیدن
اتومبیلها در یک دایره میچرخند.

terugbel
Bel my asseblief môre terug.
باز زنگ زدن
لطفاً فردا به من باز زنگ بزنید.

terugkeer
Die vader het uit die oorlog teruggekeer.
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.

kom
Ek’s bly jy het gekom!
آمدن
خوشحالم که آمدی!

terugneem
Die toestel is defektief; die handelaar moet dit terugneem.
پس گرفتن
دستگاه نقص دارد؛ فروشنده باید آن را پس بگیرد.

begin
Die soldate begin.
شروع کردن
سربازها شروع میکنند.
