لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

explain
Grandpa explains the world to his grandson.
توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

change
The light changed to green.
تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.

fire
The boss has fired him.
اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.

send
The goods will be sent to me in a package.
فرستادن
کالاها به من در یک بسته فرستاده میشوند.

sing
The children sing a song.
خواندن
کودکان یک ترانه میخوانند.

hate
The two boys hate each other.
نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.

cover
The water lilies cover the water.
پوشاندن
لیلیهای آبی آب را میپوشانند.

marry
Minors are not allowed to be married.
ازدواج کردن
کودکان اجازه ازدواج ندارند.

call up
The teacher calls up the student.
فراخواندن
معلم دانشآموز را فرا میخواند.

give
The child is giving us a funny lesson.
دادن
کودک به ما یک درس خندهدار میدهد.

criticize
The boss criticizes the employee.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.
