لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

pass by
The train is passing by us.
گذشتن
قطار از کنار ما میگذرد.

accept
Some people don’t want to accept the truth.
قبول کردن
بعضی از مردم نمیخواهند حقیقت را قبول کنند.

chat
They chat with each other.
گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ میزنند.

pay
She pays online with a credit card.
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری آنلاین پرداخت میکند.

help
Everyone helps set up the tent.
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک میکنند.

should
One should drink a lot of water.
باید
باید زیاد آب نوشید.

hear
I can’t hear you!
شنیدن
من نمیتوانم شما را بشنوم!

listen
She listens and hears a sound.
گوش دادن
او گوش میدهد و یک صدا میشنود.

show
She shows off the latest fashion.
نشان دادن
او آخرین مد را نشان میدهد.

protect
A helmet is supposed to protect against accidents.
محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادفها محافظت کند.

hire
The company wants to hire more people.
استخدام کردن
شرکت میخواهد مردم بیشتری را استخدام کند.
