لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

see again
They finally see each other again.
دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره میبینند.

do
You should have done that an hour ago!
انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!

test
The car is being tested in the workshop.
آزمایش کردن
ماشین در کارگاه آزمایش میشود.

throw off
The bull has thrown off the man.
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.

help
Everyone helps set up the tent.
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک میکنند.

open
The safe can be opened with the secret code.
باز کردن
گاوصندوق با کد رمز میتواند باز شود.

delight
The goal delights the German soccer fans.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.

criticize
The boss criticizes the employee.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.

do
Nothing could be done about the damage.
انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.

divide
They divide the housework among themselves.
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم میکنند.

look like
What do you look like?
شبیه بودن
تو شبیه چه چیزی هستی؟
