لغت
یادگیری افعال – استونيايی
läbi sõitma
Auto sõidab puu alt läbi.
راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت میگذرد.
ületama
Sportlased ületavad koske.
غلبه کردن
ورزشکاران بر آبشار غلبه کردند.
rentima
Ta rentis auto.
اجاره گرفتن
او یک ماشین اجاره گرفت.
peatuma
Sa pead punase tule juures peatuma.
توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.
mõtlema väljaspool kasti
Vahel tuleb edukaks olemiseks mõelda väljaspool kasti.
فکر خارج از جعبه کردن
برای موفقیت، گاهی باید فکر خارج از جعبه کنید.
huvituma
Meie laps on muusikast väga huvitatud.
علاقه داشتن
فرزند ما به موسیقی بسیار علاقه دارد.
ootama
Me peame veel kuu aega ootama.
انتظار کشیدن
ما هنوز باید یک ماه صبر کنیم.
jälgima
Kõike jälgitakse siin kaamerate abil.
نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربینها نظارت میشود.
nakatuma
Ta nakatus viirusega.
عفونت زدن
او به یک ویروس عفونت زده شد.
säästma
Mu lapsed on oma raha säästnud.
ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.
ette kutsuma
Õpetaja kutsub õpilase ette.
فراخواندن
معلم دانشآموز را فرا میخواند.