لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)
discuss
They discuss their plans.
بحران کردن
آنها برنامههای خود را بحران میکنند.
bring up
How many times do I have to bring up this argument?
مطرح کردن
چند بار باید این استدلال را مطرح کنم؟
simplify
You have to simplify complicated things for children.
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.
guess
You have to guess who I am!
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!
increase
The company has increased its revenue.
افزایش دادن
شرکت درآمد خود را افزایش داده است.
enter
The subway has just entered the station.
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.
jump
He jumped into the water.
پریدن
او به آب پرید.
enjoy
She enjoys life.
لذت بردن
او از زندگی لذت میبرد.
smoke
The meat is smoked to preserve it.
دود کردن
گوشت برای نگهداری دود شده است.
save
My children have saved their own money.
ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.
damage
Two cars were damaged in the accident.
آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.