لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

mix
She mixes a fruit juice.
مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط میکند.

do
You should have done that an hour ago!
انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!

want
He wants too much!
خواستن
او خیلی چیز میخواهد!

discuss
The colleagues discuss the problem.
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران میکنند.

feel
He often feels alone.
احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی میکند.

have breakfast
We prefer to have breakfast in bed.
صبحانه خوردن
ما ترجیح میدهیم در رختخواب صبحانه بخوریم.

must
He must get off here.
باید
او باید از اینجا پیاده شود.

translate
He can translate between six languages.
ترجمه کردن
او میتواند بین شش زبان ترجمه کند.

reward
He was rewarded with a medal.
پاداش دادن
او با یک مدال پاداش داده شد.

receive
He received a raise from his boss.
دریافت کردن
او افزایش حقوق از رئیس خود دریافت کرد.

think outside the box
To be successful, you have to think outside the box sometimes.
فکر خارج از جعبه کردن
برای موفقیت، گاهی باید فکر خارج از جعبه کنید.
