لغت
یادگیری افعال – ایتالیایی

sentire
Lei sente il bambino nel suo ventre.
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.

ricevere
Lei ha ricevuto un bel regalo.
گرفتن
او یک هدیه زیبا گرفت.

venire
Sono contento che tu sia venuto!
آمدن
خوشحالم که آمدی!

semplificare
Devi semplificare le cose complicate per i bambini.
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.

vivere
Puoi vivere molte avventure attraverso i libri di fiabe.
تجربه کردن
شما میتوانید از طریق کتابهای داستان های جادویی ماجراهای زیادی را تجربه کنید.

finire
Ho finito la mela.
خوردن
من سیب را خوردهام.

esplorare
Gli umani vogliono esplorare Marte.
کاوش کردن
انسانها میخواهند کره مریخ را کاوش کنند.

ascoltare
Gli piace ascoltare il ventre di sua moglie incinta.
گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حاملهاش گوش دهد.

comandare
Lui comanda il suo cane.
فرمان دادن
او به سگش فرمان میدهد.

orientarsi
So come orientarmi bene in un labirinto.
راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.

dire
Ho qualcosa di importante da dirti.
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
