لغت
یادگیری افعال – فرانسوی
détester
Les deux garçons se détestent.
نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.
servir
Les chiens aiment servir leurs maîtres.
خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.
se fâcher
Elle se fâche parce qu’il ronfle toujours.
ناراحت شدن
او ناراحت میشود زیرا او همیشه خر خر میکند.
jouer
L’enfant préfère jouer seul.
بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.
devenir
Ils sont devenus une bonne équipe.
شدن
آنها تیم خوبی شدهاند.
trier
Il aime trier ses timbres.
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.
renforcer
La gymnastique renforce les muscles.
تقویت کردن
ورزش از نوع ژیمناستیک ماهیچهها را تقویت میکند.
s’entraîner
Il s’entraîne tous les jours avec son skateboard.
تمرین کردن
او هر روز با اسکیتبورد خود تمرین میکند.
créer
Il a créé un modèle pour la maison.
ساختن
او یک مدل برای خانه ساخته است.
descendre
L’avion descend au-dessus de l’océan.
پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین میآید.
sortir
Qu’est-ce qui sort de l’œuf ?
بیرون آمدن
چه چیزی از تخم بیرون میآید؟