لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

accepter
Je ne peux pas changer cela, je dois l’accepter.
قبول کردن
نمیتوانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.

évaluer
Il évalue la performance de l’entreprise.
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی میکند.

déménager
Mon neveu déménage.
حرکت کردن
برادرزادهام حرکت میکند.

écouter
Les enfants aiment écouter ses histoires.
گوش دادن
کودکان دوست دارند به داستانهای او گوش دهند.

découper
Il faut découper les formes.
برش زدن
باید شکلها را برش بزنید.

éditer
L’éditeur édite ces magazines.
منتشر کردن
ناشر این مجلات را منتشر میکند.

travailler sur
Il doit travailler sur tous ces dossiers.
کار کردن روی
او باید روی تمام این پروندهها کار کند.

écrire
Il écrit une lettre.
نوشتن
او یک نامه مینویسد.

oser
Je n’ose pas sauter dans l’eau.
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.

brûler
Tu ne devrais pas brûler d’argent.
سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.

passer
Le temps passe parfois lentement.
گذشتن
گاهی وقتها زمان به آرامی میگذرد.
