لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

réduire
Je dois absolument réduire mes frais de chauffage.
کاهش دادن
من قطعاً نیاز دارم هزینههای گرمایشی خود را کاهش دهم.

devenir aveugle
L’homme aux badges est devenu aveugle.
نابینا شدن
مردی با نشانها نابینا شده است.

quitter
Beaucoup d’Anglais voulaient quitter l’UE.
ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.

appeler
Le professeur appelle l’élève.
فراخواندن
معلم دانشآموز را فرا میخواند.

passer avant
La santé passe toujours avant tout !
اول آمدن
سلامتی همیشه اول است!

protéger
La mère protège son enfant.
محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت میکند.

offrir
Que m’offres-tu pour mon poisson?
پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهیام چه پیشنهاد میدهی؟

faire la grasse matinée
Ils veulent enfin faire la grasse matinée pour une nuit.
خوابیدن
آنها میخواهند بالاخره یک شب به خواب بروند.

vérifier
Le dentiste vérifie les dents.
بررسی کردن
دندانپزشک دندانها را بررسی میکند.

utiliser
Elle utilise des produits cosmétiques tous les jours.
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده میکند.

embaucher
Le candidat a été embauché.
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.
