لغت

یادگیری افعال – انگلیسی (US)

cms/verbs-webp/96571673.webp
paint
He is painting the wall white.
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی می‌کند.
cms/verbs-webp/70864457.webp
deliver
The delivery person is bringing the food.
تحویل دادن
فرد تحویل کننده غذا را می‌آورد.
cms/verbs-webp/93393807.webp
happen
Strange things happen in dreams.
اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق می‌افتد.
cms/verbs-webp/82669892.webp
go
Where are you both going?
رفتن
شما هر دو به کجا می‌روید؟
cms/verbs-webp/117953809.webp
stand
She can’t stand the singing.
تحمل کردن
او نمی‌تواند آواز خوانی را تحمل کند.
cms/verbs-webp/27076371.webp
belong
My wife belongs to me.
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.
cms/verbs-webp/102169451.webp
handle
One has to handle problems.
مدیریت کردن
باید با مشکلات مدیریت کرد.
cms/verbs-webp/46385710.webp
accept
Credit cards are accepted here.
قبول کردن
اینجا کارت‌های اعتباری قبول می‌شوند.
cms/verbs-webp/68779174.webp
represent
Lawyers represent their clients in court.
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی می‌کنند.
cms/verbs-webp/118765727.webp
burden
Office work burdens her a lot.
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار می‌آورد.
cms/verbs-webp/123367774.webp
sort
I still have a lot of papers to sort.
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.
cms/verbs-webp/117490230.webp
order
She orders breakfast for herself.
سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.