لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

wait
She is waiting for the bus.
انتظار کشیدن
او در انتظار اتوبوس است.

leave speechless
The surprise leaves her speechless.
لال کردن
آن مفاجأت او را لال میکند.

go out
The kids finally want to go outside.
بیرون رفتن
بچهها سرانجام میخواهند بیرون بروند.

hire
The applicant was hired.
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

bring in
One should not bring boots into the house.
وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.

stop by
The doctors stop by the patient every day.
سر زدن
پزشکها هر روز به بیمار سر میزنند.

understand
I can’t understand you!
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!

return
The father has returned from the war.
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.

hug
He hugs his old father.
آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش میگیرد.

buy
They want to buy a house.
خریدن
آنها میخواهند یک خانه بخرند.

ride along
May I ride along with you?
همراه سوار شدن
آیا میتوانم با شما همراه سوار شوم؟
