لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

run over
A cyclist was run over by a car.
رانده شدن
یک دوچرخهسوار توسط یک ماشین رانده شد.

find difficult
Both find it hard to say goodbye.
سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

move away
Our neighbors are moving away.
جابجا شدن
همسایههای ما دارند جابجا میشوند.

let in
It was snowing outside and we let them in.
وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.

count
She counts the coins.
شمردن
او سکهها را میشمارد.

talk to
Someone should talk to him; he’s so lonely.
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.

set back
Soon we’ll have to set the clock back again.
به عقب برگرداندن
به زودی باید دوباره ساعت را به عقب برگردانیم.

get along
End your fight and finally get along!
سازگار شدن
دعوات خود را پایان دهید و سرانجام با هم سازگار شوید!

park
The bicycles are parked in front of the house.
پارک کردن
دوچرخهها در مقابل خانه پارک شدهاند.

help
Everyone helps set up the tent.
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک میکنند.

harvest
We harvested a lot of wine.
برداشت کردن
ما مقدار زیادی میوه مرکبات برداشت کردیم.
