لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

carry away
The garbage truck carries away our garbage.
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور میاندازد.

think along
You have to think along in card games.
هم فکری کردن
در بازیهای کارت باید هم فکری کنید.

solve
He tries in vain to solve a problem.
حل کردن
او بیفایده سعی میکند مشکل را حل کند.

transport
We transport the bikes on the car roof.
حمل کردن
ما دوچرخهها را روی سقف ماشین حمل میکنیم.

understand
I can’t understand you!
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!

kick
Be careful, the horse can kick!
لگد زدن
مراقب باشید، اسب میتواند لگد بزند!

cancel
The contract has been canceled.
لغو شدن
قرارداد لغو شده است.

move in
New neighbors are moving in upstairs.
ورود کردن
همسایههای جدید در طبقه بالا ورود میکنند.

search
The burglar searches the house.
جستجو کردن
دزد در خانه جستجو میکند.

become friends
The two have become friends.
دوست شدن
این دو دوست شدهاند.

cover
She has covered the bread with cheese.
پوشاندن
او نان را با پنیر پوشانده است.
