لغت
یادگیری افعال – اسپانیایی

exigir
Él exigió compensación de la persona con la que tuvo un accidente.
خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.

emprender
He emprendido muchos viajes.
به عهده گرفتن
من سفرهای زیادی را به عهده گرفتهام.

describir
¿Cómo se pueden describir los colores?
توصیف کردن
چطور میتوان رنگها را توصیف کرد؟

mezclar
Hay que mezclar varios ingredientes.
مخلوط کردن
چندین مواد خوراکی نیاز دارند تا مخلوط شوند.

convertirse
Se han convertido en un buen equipo.
شدن
آنها تیم خوبی شدهاند.

dejar entrar
Nunca se debe dejar entrar a extraños.
وارد کردن
نباید هرگز به ناشناختهها اجازه ورود دهید.

encontrar
A veces se encuentran en la escalera.
ملاقات کردن
گاهی اوقات آنها در پله ملاقات میکنند.

subir
Él sube los escalones.
بالا رفتن
او بالا پلهها میرود.

ganar
Él intenta ganar en ajedrez.
بردن
او تلاش میکند در شطرنج ببرد.

votar
Se vota a favor o en contra de un candidato.
رای دادن
افراد به یک نامزد برای یا علیه او رای میدهند.

deleitar
El gol deleita a los aficionados alemanes al fútbol.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.
