لغت
یادگیری افعال – ليتوانيايی

maišyti
Ji maišo vaisių sulčias.
مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط میکند.

apibūdinti
Kaip galima apibūdinti spalvas?
توصیف کردن
چطور میتوان رنگها را توصیف کرد؟

galioja
Viza nebegalioja.
معتبر بودن
ویزا دیگر معتبر نیست.

dirbti
Ji dirba geriau nei vyras.
کار کردن
او بهتر از مردی کار میکند.

gerti
Ji geria arbatą.
نوشیدن
او چای مینوشد.

dengti
Ji dengia savo veidą.
پوشاندن
او صورت خود را میپوشاند.

leisti
Depresijos neturėtų leisti.
اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.

maišyti
Reikia sumaišyti įvairius ingredientus.
مخلوط کردن
چندین مواد خوراکی نیاز دارند تا مخلوط شوند.

susitikti
Jie pirmą kartą susitiko internete.
ملاقات کردن
آنها اولین بار یکدیگر را در اینترنت ملاقات کردند.

laukti
Mano sesuo laukiasi vaiko.
انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.

apkrauti
Biuro darbas ją labai apkrauna.
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار میآورد.
