لغت
یادگیری افعال – ليتوانيايی

matyti
Jie pagaliau vėl mato vienas kitą.
دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره میبینند.

nurodyti
Mokytojas nurodo pavyzdį ant lentos.
اشاره کردن
معلم به مثال روی تخته اشاره میکند.

nutikti
Ar jam nutiko nelaime darbo avarijoje?
اتفاق افتادن
آیا در تصادف کاری به او افتاده است؟

išeiti
Vaikai pagaliau nori išeiti laukan.
بیرون رفتن
بچهها سرانجام میخواهند بیرون بروند.

riboti
Tvoros riboja mūsų laisvę.
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود میکنند.

apsikabinti
Vaikas apsikabina.
پوشاندن
کودک خود را میپوشاند.

dirbti
Jis sunkiai dirbo dėl savo gerų pažymių.
کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.

tyrinėti
Astronautai nori tyrinėti kosmosą.
کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

sutarti
Baikite kovą ir pagaliau sutarkite!
سازگار شدن
دعوات خود را پایان دهید و سرانجام با هم سازگار شوید!

išmesti
Jis užsteigia ant išmestojo bananų lukšto.
دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.

įtikinti
Ji dažnai turi įtikinti savo dukterį valgyti.
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
