لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

dispor
Crianças só têm mesada à sua disposição.
در اختیار داشتن
کودکان فقط پول جیبی را در اختیار دارند.

chatear-se
Ela se chateia porque ele sempre ronca.
ناراحت شدن
او ناراحت میشود زیرا او همیشه خر خر میکند.

cortar
O tecido está sendo cortado no tamanho certo.
برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده میشود.

expressar-se
Ela quer se expressar para sua amiga.
صحبت کردن
او میخواهد با دوست خود صحبت کند.

carregar
O burro carrega uma carga pesada.
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.

viver
Eles vivem em um apartamento compartilhado.
زندگی کردن
آنها در یک آپارتمان مشترک زندگی میکنند.

conduzir
Os carros conduzem em círculo.
چرخیدن
اتومبیلها در یک دایره میچرخند.

preparar
Ela está preparando um bolo.
آماده کردن
او یک کیک آماده میکند.

voltar
Ele não pode voltar sozinho.
برگشتن
او نمیتواند به تنهایی برگردد.

punir
Ela puniu sua filha.
مجازات کردن
او دخترش را مجازات کرد.

cobrir
A criança se cobre.
پوشاندن
کودک خود را میپوشاند.
