لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

pendurar
No inverno, eles penduram uma casa para pássaros.
آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را میآویزند.

precisar
Você precisa de um macaco para trocar um pneu.
نیاز داشتن
تو برای تغییر تایر به یک وینچ نیاز داری.

vender
Os comerciantes estão vendendo muitos produtos.
فروختن
تاجران بسیار کالا میفروشند.

brincar
A criança prefere brincar sozinha.
بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.

praticar
Ele pratica todos os dias com seu skate.
تمرین کردن
او هر روز با اسکیتبورد خود تمرین میکند.

tocar
O agricultor toca suas plantas.
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس میکند.

viajar
Ele gosta de viajar e já viu muitos países.
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.

deixar
Ela deixa sua pipa voar.
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.

perder
Espere, você perdeu sua carteira!
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کردهای!

escolher
É difícil escolher o certo.
انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

limpar
Ela limpa a cozinha.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.
