لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)
explicar
Ela explica a ele como o dispositivo funciona.
توضیح دادن
او به او توضیح میدهد چگونه دستگاه کار میکند.
pular
Ele pulou na água.
پریدن
او به آب پرید.
espremer
Ela espreme o limão.
فشار دادن
او لیمو را فشار میدهد.
levantar
O contêiner é levantado por um guindaste.
بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند میشود.
contornar
Você tem que contornar essa árvore.
دور زدن
شما باید از این درخت دور بزنید.
esperar
Minha irmã está esperando um filho.
انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.
ganhar
Ele tenta ganhar no xadrez.
بردن
او تلاش میکند در شطرنج ببرد.
melhorar
Ela quer melhorar sua figura.
بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.
aumentar
A empresa aumentou sua receita.
افزایش دادن
شرکت درآمد خود را افزایش داده است.
responder
Ela sempre responde primeiro.
پاسخ دادن
او همیشه اولین پاسخ را میدهد.
perder peso
Ele perdeu muito peso.
وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.