لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

ordenar
Ele gosta de ordenar seus selos.
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.

prestar atenção
Deve-se prestar atenção nas placas de tráfego.
توجه کردن
باید به علایم راهنمایی ترافیک توجه کرد.

partir
Nossos convidados de férias partiram ontem.
رفتن
مهمانهای تعطیلات ما دیروز رفتند.

voltar
Ele não pode voltar sozinho.
برگشتن
او نمیتواند به تنهایی برگردد.

descer
O avião desce sobre o oceano.
پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین میآید.

causar
O açúcar causa muitas doenças.
باعث شدن
شکر بسیاری از بیماریها را ایجاد میکند.

abraçar
Ele abraça seu velho pai.
آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش میگیرد.

correr em direção
A menina corre em direção à sua mãe.
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.

seguir
Meu cachorro me segue quando eu corro.
دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.

partir
Quando o sinal mudou, os carros partiram.
حرکت کردن
وقتی چراغ عوض شد، اتومبیلها حرکت کردند.

receber
Ela recebeu um presente muito bonito.
دریافت کردن
او هدیه بسیار خوبی دریافت کرد.
