لغت
یادگیری افعال – مجاری
szeret
Nagyon szereti a macskáját.
دوست داشتن
او گربهاش را خیلی دوست دارد.
felfedez
A tengerészek új földet fedeztek fel.
کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کردهاند.
arat
Sok bort arattunk.
برداشت کردن
ما مقدار زیادی میوه مرکبات برداشت کردیم.
csődbe megy
A cég valószínűleg hamarosan csődbe megy.
ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست میشود.
kell
Itt kell leszállnia.
باید
او باید از اینجا پیاده شود.
énekel
A gyerekek énekelnek egy dalt.
خواندن
کودکان یک ترانه میخوانند.
támaszkodik
Vak és külső segítségre támaszkodik.
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.
megél
Kevés pénzből kell megélnie.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.
fogy
Sokat fogyott.
وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.
növekszik
A cég növelte a bevételét.
افزایش دادن
شرکت درآمد خود را افزایش داده است.
rúg
Szeretnek rúgni, de csak asztali fociban.
لگد زدن
آنها دوست دارند لگد بزنند، اما فقط در فوتبال میزی.