لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)
go
Where are you both going?
رفتن
شما هر دو به کجا میروید؟
know
She knows many books almost by heart.
دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.
fire
My boss has fired me.
اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.
come to you
Luck is coming to you.
نزدیک شدن
شانس به سویت میآید.
expect
My sister is expecting a child.
انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.
take apart
Our son takes everything apart!
باز کردن
پسرمان همه چیزها را باز میکند!
import
Many goods are imported from other countries.
وارد کردن
بسیاری از کالاها از کشورهای دیگر وارد میشوند.
come closer
The snails are coming closer to each other.
نزدیک شدن
حلزونها به یکدیگر نزدیک میشوند.
excite
The landscape excited him.
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.
start running
The athlete is about to start running.
دویدن
ورزشکار در حال آمادهشدن برای دویدن است.
let through
Should refugees be let through at the borders?
رها کردن
آیا پناهندگان باید در مرزها رها شوند؟