لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

connect
This bridge connects two neighborhoods.
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل میکند.

expect
My sister is expecting a child.
انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.

see clearly
I can see everything clearly through my new glasses.
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

contain
Fish, cheese, and milk contain a lot of protein.
دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.

avoid
He needs to avoid nuts.
جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.

have breakfast
We prefer to have breakfast in bed.
صبحانه خوردن
ما ترجیح میدهیم در رختخواب صبحانه بخوریم.

comment
He comments on politics every day.
نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر میدهد.

take off
The airplane is taking off.
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.

look forward
Children always look forward to snow.
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.

show off
He likes to show off his money.
نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.

end
The route ends here.
پایان یافتن
مسیر اینجا پایان مییابد.
