لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

go
Where did the lake that was here go?
رفتن
دریاچهای که اینجا بود به کجا رفت؟

develop
They are developing a new strategy.
توسعه دادن
آنها یک استراتژی جدید را توسعه میدهند.

look down
I could look down on the beach from the window.
نگاه کردن
من میتوانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.

happen
Strange things happen in dreams.
اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق میافتد.

work for
He worked hard for his good grades.
کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.

push
They push the man into the water.
هل دادن
آنها مرد را به آب هل میدهند.

pass by
The train is passing by us.
گذشتن
قطار از کنار ما میگذرد.

go through
Can the cat go through this hole?
عبور کردن
آیا گربه میتواند از این سوراخ عبور کند؟

know
The kids are very curious and already know a lot.
دانستن
بچهها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد میدانند.

show off
He likes to show off his money.
نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.

clean
She cleans the kitchen.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.
