لغت
یادگیری افعال – دانمارکی
forlade
Mange englændere ville forlade EU.
ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.
gå igennem
Kan katten gå igennem dette hul?
عبور کردن
آیا گربه میتواند از این سوراخ عبور کند؟
føde
Hun skal føde snart.
زایمان کردن
او به زودی زایمان میکند.
udløse
Røgen udløste alarmen.
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.
beholde
Du kan beholde pengene.
نگه داشتن
شما میتوانید پول را نگه دارید.
stige ud
Hun stiger ud af bilen.
بیرون رفتن
او از ماشین بیرون میآید.
åbne
Festivalen blev åbnet med fyrværkeri.
باز کردن
جشنواره با آتشبازی آغاز شد.
presse ud
Hun presser citronen ud.
فشار دادن
او لیمو را فشار میدهد.
trække ud
Hvordan skal han trække den store fisk op?
بیرون کشیدن
چگونه میخواهد این ماهی بزرگ را بیرون بکشد؟
sende
Jeg sender dig et brev.
فرستادن
من به شما یک نامه میفرستم.
forstå
Jeg kan ikke forstå dig!
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!