لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

dele
Vi skal lære at dele vores rigdom.
به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.

klippe
Frisøren klipper hendes hår.
بریدن
موسس موهای او را میبرد.

finde vej
Jeg kan finde vej godt i en labyrint.
راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.

skrive til
Han skrev til mig sidste uge.
نوشتن به
او هفته پیش به من نوشت.

åbne
Pengeskabet kan åbnes med den hemmelige kode.
باز کردن
گاوصندوق با کد رمز میتواند باز شود.

undgå
Han skal undgå nødder.
جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.

lytte
Han lytter til hende.
گوش دادن
او به او گوش میدهد.

beskatte
Virksomheder beskattes på forskellige måder.
مالیات زدن
شرکتها به روشهای مختلف مالیات زده میشوند.

forberede
De forbereder et lækkert måltid.
آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده میکنند.

bo
Vi boede i et telt på ferie.
زندگی کردن
ما در تعطیلات در یک چادر زندگی کردیم.

fremhæve
Du kan fremhæve dine øjne godt med makeup.
تاکید کردن
شما میتوانید با آرایش به خوبی به چشمان خود تاکید کنید.
