لغت
یادگیری افعال – استونيايی

sööma
Kanad söövad teri.
خوردن
جوجهها دانهها را میخورند.

maksma
Ta maksis krediitkaardiga.
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری پرداخت کرد.

sisenema
Laev siseneb sadamasse.
وارد شدن
کشتی در حال ورود به بندر است.

jätkama
Karavan jätkab oma teekonda.
ادامه دادن
کاروان سفر خود را ادامه میدهد.

eksima
Ma eksisin seal tõesti!
اشتباه کردن
من واقعاً در آنجا اشتباه کردم!

teadma
Laps teab oma vanemate tülist.
آگاه بودن
کودک از جدال والدینش آگاه است.

tee tagasi leidma
Ma ei leia teed tagasi.
بازگشتن
من نمیتوانم راه بازگشت را پیدا کنم.

kinni jääma
Ta jäi köiesse kinni.
گیر افتادن
او به طناب گیر افتاد.

selgitama
Ta selgitab talle, kuidas seade töötab.
توضیح دادن
او به او توضیح میدهد چگونه دستگاه کار میکند.

kõndima
Grupp kõndis üle silla.
قدم زدن
گروه از روی پل قدم زد.

osalema
Ta osaleb võidusõidus.
شرکت کردن
او در مسابقه شرکت میکند.
