لغت
یادگیری افعال – استونيايی

parandama
Ta tahab oma figuuri parandada.
بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.

tagama
Kindlustus tagab kaitse õnnetuste korral.
ضمانت کردن
بیمه در موارد تصادف محافظت را ضمانت میکند.

ostma
Oleme ostnud palju kingitusi.
خریدن
ما بسیار هدیه خریدهایم.

lahkuma
Meie puhkusekülalised lahkusid eile.
رفتن
مهمانهای تعطیلات ما دیروز رفتند.

ööbima
Me ööbime autos.
شب گذراندن
ما شب را در ماشین میگذرانیم.

kulutama
Meil tuleb parandustele palju raha kulutada.
خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.

leidma
Ta leidis oma ukse avatuna.
پیدا کردن
او در خود را باز پیدا کرد.

allkirjastama
Ta allkirjastas lepingu.
امضاء کردن
او قرارداد را امضاء کرد.

lamama
Lapsed lamavad koos rohus.
دراز کشیدن
بچهها در علفزار دراز کشیدهاند.

asuma
Pärl asub kestas.
قرار گرفتن
یک مروارید در داخل صدف قرار دارد.

üles ehitama
Nad on palju koos üles ehitanud.
ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کردهاند.
