لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)
happen
An accident has happened here.
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.
do
You should have done that an hour ago!
انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!
manage
Who manages the money in your family?
مدیریت کردن
در خانواده شما کی پول را مدیریت میکند؟
dispose
These old rubber tires must be separately disposed of.
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.
give
What did her boyfriend give her for her birthday?
دادن
پسر عمو چه چیزی را به دوست دخترش برای تولدش داد؟
practice
The woman practices yoga.
تمرین کردن
زن یوگا تمرین میکند.
touch
The farmer touches his plants.
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس میکند.
show
She shows off the latest fashion.
نشان دادن
او آخرین مد را نشان میدهد.
serve
Dogs like to serve their owners.
خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.
look
She looks through binoculars.
نگاه کردن
او از دوربین نگاه میکند.
wash up
I don’t like washing the dishes.
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرفها را بشویم.