لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

stop
The woman stops a car.
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف میکند.

hang down
Icicles hang down from the roof.
آویخته شدن
یخها از سقف آویخته شدهاند.

feed
The kids are feeding the horse.
غذا دادن
بچهها به اسب غذا میدهند.

stand
She can’t stand the singing.
تحمل کردن
او نمیتواند آواز خوانی را تحمل کند.

feel
The mother feels a lot of love for her child.
احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس میکند.

translate
He can translate between six languages.
ترجمه کردن
او میتواند بین شش زبان ترجمه کند.

open
The safe can be opened with the secret code.
باز کردن
گاوصندوق با کد رمز میتواند باز شود.

drink
She drinks tea.
نوشیدن
او چای مینوشد.

decide
She can’t decide which shoes to wear.
تصمیم گرفتن
او نمیتواند تصمیم بگیرد که کدام کفش را بپوشد.

save
The doctors were able to save his life.
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.

pursue
The cowboy pursues the horses.
تعقیب کردن
کابوی اسبها را تعقیب میکند.
