لغت
یادگیری افعال – کاتالان

enlairar-se
Desafortunadament, el seu avió va enlairar-se sense ella.
برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.

preguntar
La meva mestra sovint em pregunta.
صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا میزند.

practicar
Ell practica cada dia amb el seu monopatí.
تمرین کردن
او هر روز با اسکیتبورد خود تمرین میکند.

deixar
Ella deixa volar el seu estel.
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.

exhibir
Aquí s’exhibeix art modern.
نمایش دادن
هنر مدرن اینجا نمایش داده میشود.

comprovar
Ell comprova qui hi viu.
بررسی کردن
او بررسی میکند که چه کسی در آنجا زندگی میکند.

donar
Hauria de donar els meus diners a un captaire?
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟

embriagar-se
Ell es va embriagar.
مست شدن
او مست شد.

explorar
Els humans volen explorar Mart.
کاوش کردن
انسانها میخواهند کره مریخ را کاوش کنند.

sortir
Molts anglesos volien sortir de la UE.
ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.

deixar entrar
Mai s’hauria de deixar entrar a estranys.
وارد کردن
نباید هرگز به ناشناختهها اجازه ورود دهید.
