لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

oser
Je n’ose pas sauter dans l’eau.
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.

rater
Il a raté l’occasion de marquer un but.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.

pratiquer
La femme pratique le yoga.
تمرین کردن
زن یوگا تمرین میکند.

nettoyer
Elle nettoie la cuisine.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.

donner
L’enfant nous donne une drôle de leçon.
دادن
کودک به ما یک درس خندهدار میدهد.

fonctionner
La moto est cassée; elle ne fonctionne plus.
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

préférer
Beaucoup d’enfants préfèrent les bonbons aux choses saines.
ترجیح دادن
بسیاری از کودکان به جای چیزهای سالم، شیرینیجات را ترجیح میدهند.

transporter
Le camion transporte les marchandises.
حمل کردن
کامیون کالاها را حمل میکند.

porter
L’âne porte une lourde charge.
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.

décider
Elle a décidé d’une nouvelle coiffure.
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.

décrire
Comment peut-on décrire les couleurs?
توصیف کردن
چطور میتوان رنگها را توصیف کرد؟
