لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

brûler
Un feu brûle dans la cheminée.
سوزاندن
یک آتش در شومینه میسوزد.

répéter
Mon perroquet peut répéter mon nom.
تکرار کردن
طوطی من میتواند نام من را تکرار کند.

discuter
Les collègues discutent du problème.
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران میکنند.

publier
L’éditeur a publié de nombreux livres.
منتشر کردن
ناشر کتابهای زیادی را منتشر کرده است.

se réunir
C’est agréable quand deux personnes se réunissent.
با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم میآیند.

manquer
Il manque beaucoup à sa petite amie.
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.

écrire à
Il m’a écrit la semaine dernière.
نوشتن به
او هفته پیش به من نوشت.

créer
Ils voulaient créer une photo amusante.
ساختن
آنها میخواستند یک عکس خندهدار بسازند.

réduire
Je dois absolument réduire mes frais de chauffage.
کاهش دادن
من قطعاً نیاز دارم هزینههای گرمایشی خود را کاهش دهم.

rencontrer
Ils se sont d’abord rencontrés sur internet.
ملاقات کردن
آنها اولین بار یکدیگر را در اینترنت ملاقات کردند.

exclure
Le groupe l’exclut.
محو کردن
گروه او را محو میکند.
