لغت
یادگیری افعال – آلمانی

aushalten
Sie kann den Gesang nicht aushalten.
تحمل کردن
او نمیتواند آواز خوانی را تحمل کند.

nachahmen
Das Kind ahmt ein Flugzeug nach.
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید میکند.

schieben
Die Pflegerin schiebt den Patienten in einem Rollstuhl.
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل میدهد.

herausziehen
Der Stecker ist herausgezogen!
بیرون کشیدن
پریز بیرون کشیده شده!

gucken
Sie guckt durch ein Loch.
نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه میکند.

betreten
Er betritt das Hotelzimmer.
وارد شدن
او اتاق هتل را وارد میشود.

sollen
Man soll viel Wasser trinken.
باید
باید زیاد آب نوشید.

aufpassen
Pass auf, dass du nicht krank wirst!
مراقب بودن
مراقب باشید تا مریض نشوید!

wecken
Der Wecker weckt sie um 10 Uhr.
بیدار کردن
ساعت زنگ دار ساعت 10 صبح او را بیدار میکند.

beweisen
Er will eine mathematische Formel beweisen.
اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.

lackieren
Das Auto wird blau lackiert.
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی میشود.
