لغت
یادگیری افعال – نروژی
kaste
Han kaster ballen i kurven.
پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت میکند.
klippe
Frisøren klipper håret hennes.
بریدن
موسس موهای او را میبرد.
motta
Han mottok en lønnsøkning fra sjefen sin.
دریافت کردن
او افزایش حقوق از رئیس خود دریافت کرد.
samarbeide
Vi samarbeider som et lag.
همکاری کردن
ما به عنوان یک تیم همکاری میکنیم.
kaste
Disse gamle gummidekkene må kastes separat.
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.
hate
De to guttene hater hverandre.
نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.
ligge
Barna ligger sammen i gresset.
دراز کشیدن
بچهها در علفزار دراز کشیدهاند.
male
Hun har malt hendene sine.
نقاشی کردن
او دستهای خود را نقاشی کرده است.
telle
Hun teller myntene.
شمردن
او سکهها را میشمارد.
plukke opp
Hun plukker noe opp fra bakken.
برداشتن
او چیزی را از روی زمین میبرد.
svare
Hun svarer alltid først.
پاسخ دادن
او همیشه اولین پاسخ را میدهد.