لغت
یادگیری افعال – نروژی
male
Jeg har malt et vakkert bilde til deg!
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!
besøke
En gammel venn besøker henne.
دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.
prate
Studenter bør ikke prate under timen.
گپ زدن
دانشآموزان نباید در کلاس گپ بزنند.
dele
De deler husarbeidet seg imellom.
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم میکنند.
bli med
Kan jeg bli med deg?
همراه سوار شدن
آیا میتوانم با شما همراه سوار شوم؟
gå
Denne stien må ikke gås.
قدم زدن
نباید از این مسیر قدم زد.
slippe
Du må ikke slippe grepet!
ول کردن
شما نباید گریپ را ول کنید!
tilgi
Hun kan aldri tilgi ham for det!
بخشیدن
او هرگز نمیتواند به او برای این کار ببخشد!
berike
Krydder beriker maten vår.
غنی کردن
ادویهها غذای ما را غنی میکنند.
vente
Vi må fortsatt vente i en måned.
انتظار کشیدن
ما هنوز باید یک ماه صبر کنیم.
plukke ut
Hun plukker ut et nytt par solbriller.
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب میکند.