لغت
یادگیری افعال – عربی
ترك
تركت لي قطعة من البيتزا.
tark
tarakt li qiteatan min albitza.
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
حفظ
أطفالي قد حفظوا مالهم بأنفسهم.
hifz
‘atfali qad hafizuu malahum bi‘anfusihim.
ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.
قلب
تقلب اللحم.
qalb
taqalib alluhami.
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.
تغير
تغير الكثير بسبب تغير المناخ.
taghayar
taghayar alkathir bisabab taghayur almunakhi.
تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.
يستدعي
المعلم يستدعي الطالب.
yastadei
almuealim yastadei altaaliba.
فراخواندن
معلم دانشآموز را فرا میخواند.
أتصلت
أخذت الهاتف وأتصلت بالرقم.
‘atasilat
‘akhadht alhatif wa‘atasilt bialraqmi.
شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.
كذب
هو غالبًا ما يكذب عندما يريد بيع شيء.
kidhib
hu ghalban ma yakdhib eindama yurid baye shay‘i.
دروغ گفتن
وقتی میخواهد چیزی بفروشد، اغلب دروغ میگوید.
ستلد
ستلد قريبًا.
satalid
satalid qryban.
زایمان کردن
او به زودی زایمان میکند.
استيقظ
المنبه يوقظها في الساعة 10 صباحًا.
astayqaz
almunabih yuqizuha fi alsaaeat 10 sbahan.
بیدار کردن
ساعت زنگ دار ساعت 10 صبح او را بیدار میکند.
كيف يمكن وصف
كيف يمكن وصف الألوان؟
kayf yumkin wasf
kayf yumkin wasf al‘alwan?
توصیف کردن
چطور میتوان رنگها را توصیف کرد؟
أراد الهروب
ابننا أراد الهروب من المنزل.
‘arad alhurub
abnana ‘arad alhurub min almanzili.
فرار کردن
پسرم میخواست از خانه فرار کند.